x
×

نقد و تحلیل فیلم «کلاس» - 2008 - لوران کانته / کرگدن

نقد و تحلیل فیلم «کلاس» - 2008 - لوران کانته / کرگدن
تصویر از: iranfilmport.com
+ -

به گزارش «درگاه فیلم ایران» و به نقل از «کرگدن» فیلم سینمایی «کلاس» - 2008 - لوران کانته مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. / گروه نقد فیلم «کرگدن» را در اینستاگرام دنبال کنید (کلیک کنید)

قحطی درام / علی ظهیری / امتیاز 1 از 10

معمولا پلان شروع یا سکانس افتتاحیه ی هر فیلمی با تعبیه عناصری سعی در جذب مخاطب در همان شروع فیلم دارد. در شاهکارهای سینما فیلمی را نمی توان خارج از این مشخصه در نظر گرفت. مهم ترین عنصر جدایی و گسست بین مخاطب و فیلم «کلاس» (The Class, 2008)، درام است که عملا در فیلم وجود ندارد.

 شروع فیلم «کلاس» با نمایی بسته از صورت مردی (بوراک بوزیلماز) که بعدا متوجه شغل معلمیش می شویم شروع می شود. تقریبا پس از ورود او به مدرسه و سپس به کلاس هیچ عنصر پیش برنده ای در پیشبرد روایت مشاهده نمی شود. اساسا فیلم خیلی دیر شروع می شود. تقریبا یکساعت اول فیلم خیلی طولانی است. مدام شاهد چالش تکراری و کسل کننده معلم با دانش آموزان هستیم که در یک بازه زمانی یکساعت و نیمه کش آمده است و فیلمساز برای دکوپاژ صحنه «کلاس» مدام مدیوم شات ها را به هم کات می زند که به هیچ حس معینی نمی رسد. قاعدتا وجود این حجم از نماهای بسته باید ما را به کارکتر های فیلم نزدیک می کرد و به اصطلاح درد شان را می فهمیدیم در صورتی که نه تنها به آنها نزدیک نمی شویم، بلکه حداقل اطلاعات را نیز از آنها دریافت نمی کنیم.

کاراکتر سلیمان در فیلم، با توجه به دوگانگی رفتارش می توانست به محور مرکزی فیلم تبدیل شود و تناقضات رفتاری او به نقطه قوت شخصیت و فیلم تمام شود ولی پرداخت نامناسب کاراکتر او و عدم وجود ملات کافی داستانی باعث از بین رفتن مهم ترین کاراکتر فیلم شده است. برای مثال در جلسه عوامل مدرسه با مادر سلیمان، او نقش مترجم را ایفا می کند. شخصیت پسربچه با آن سن و سال یا توجه به نشانه هایی که قبلا از او در کلاس دیدیم نمی تواند اجازه دهد که غرور مادرش شکسته شود و از عوامل مدرسه عذرخواهی کند. حداقل نباید ترجمه درستی از حرف های او ارائه دهد. اما در این صحنه رد پای فیلمساز در اثرش دیده می شود. او تصمیم گرفته به یکباره با حذف غیر منطقی برادر سلیمان از جلسه وظیفه ی ترجمه را به خود سلیمان بسپارد تا از این طریق صحنه حس ترحم برانگیزی مارا نسبت به او برانگیزاند که این نه تنها شرایط ایجابی قصه نیست بلکه حسی تحمیلی فیلمساز است. چالش معلم نیز با دانش آموزان خصوصا با سلیمان و آن دو دختر که آنها را هرزه خوانده نیز به دلیل دم دستی بودن ایده و به هیچ مسیر مشخصی نمی انجامد. ایده ای که می توانست به چالش درونی معلم برسد ولی هیچ عنصری برای پیشبرد آن انجام نشده است.  در انتها آنچه که از دیدن دوساعته فیلم حاصل می شود این است «کلاس» فیلم تلویزیونی است که هیچ ربطی به سینما ندارد.

 

نظرات 4

فرشید

سه شنبه 1 خرداد 1403


به نظرم فیلم جالبی بود
این سبک فیلم ها مخاطب خاص خودش رو داره
و اگه شما ازش خوشتون نیومده به سلیقه تون بر میگرده ،وگرنه فیلم خوبی بود و ارزش دیدن داره قطعا

مسعود

جمعه 22 اردیبهشت 1402


بسیار فیلم خسته کننده ای هست و عدم برقراری ارتباط با بیننده د ر شروع فیلم بزرگترین نقطه ضعف است من با نظر منتقد کاملا موافقم

پرهام

دو شنبه 11 اردیبهشت 1402


نقد یکم تند بود ارتباظ نگرفتنتون با فیلم رو درک میکنم ولی نمره ی یک از ده به نظر به دور از واقعیت هست اما با این حال هر کسی مجاز هست نظرش رو بیان کنه و اینکه تا از فیلمی بد گفتن که ما خوشمون میومده ازش جایگاه ظرف مقابل رو زیر سوال نبریم .

ن.م

جمعه 23 مهر 1400


ببخشید ولی تمام اینایی که به عنوان نقاط ضعف ذکر کردید درواقع نقاط قوت فیلمه. شما در جایگاهی نیستید که فیلم برنده ی نخل طلای کن رو اینطوری داوری کنید 😏
قطعا این فیلم با بُلد نکردن شخصیت سلیمان، با به سرانجام نرسوندن مسیر داستان و چالش های معلم، با نشون دادن چالش های تکراری معلم و دانش آموز بدون هدف، در واقع فقط زندگی عادی و چالش های روزمره و گذران زندگی معلم که هیچگاه به هدف خاصی هم نمیرسند رو به تصویر بکشه و درواقع مخاطب رو برای مدتی وسط زندگی عادی و روزمره معلم قرار بده. ما به چنین فیلم هایی خیلی نیاز داریم. فیلمی که فقط مخاطب رو در جریان قرار بده و مسیر و نتیجه گیری و قضاوت رو فقط به خود مخاطب بسپاره.

ارسال نظرات