باور کنید شگرفزده نشدیم!
کارشناسان «درگاه فیلم ایران» پس از اتمام هر روز از نمایش فیلمهای کوتاه سی و ششمین جشنواره ی بین المللی (!) فیلم کوتاه تهران امسال، بقدری کلافه، سرگشته، خسته و نا امید از پردیس ملت (محل اکران فیلم ها) خارج می شدند که توان نگارش گزارشی مختصر و یک صفحهای را نیز نداشتند. این در حالی است که رسانه ی متصل به انجمن سینمای جوانان ایران که همچون ادوار گذشته با دارا بودن رانت اطلاعاتی، به محض اتمام آن روز کاری، مقالات نقد خود را به سرعت منتشر می کرد. چگونه ممکن است چندین مقاله بصورت مدون شده پس از رویت فیلمها به این سرعت به تحریریه رسانه مذکور رسیده و منتشر شود؟ بدون شک اگر بی آبرویی اتفاقات جشنواره پیشین نهال نبود، چه بسا مانند سال های گذشته، مقالات این رسانه ی رانتی، در قالب «لیست پیشنهاد فیلم» و یا «نقدهای پیش از موعد»، به منظور به رخ کشیدن رابطه ی رانتیشان که خودشان آن را «توان تحلیل و یک بودن در عرصه ی نقد و بررسی و تحلیل فیلم کوتاه ایران» می خوانند، امسال نیز در دسترس همگان قرار می گرفت.
هدف از بیان مطالب فوق، به غیر از یادآوری این ارتباط ننگین انجمن سینمای جوانان ایران با رسانهای رانتی، ذکر این مطلب مهم نیز هست که چرا در جدول ارزشگذاری فیلم هایی که توسط تحریریه درگاه فیلم ایران، بزودی منتشر خواهد شد، در ستون ارزشگذاری بعضی از فیلم ها علامت (-) منظور شده است. کارشناسان درگاه فیلم ایران مانند عوامل فیلم ها و یا مردم عادی، بلیط تهیه کرده، در سالن حاضر شده و به تماشای (یکباره ی فیلم!) نشسته اند، نه آنکه فیلم ها را از انجمن، بدون اجازه ی فیلمساز در اختیار گرفته و (صدباره!) مشاهده و تحلیل کرده و در قالب مقالاتی آن را منتشر کنند. ما تنها یکبار شانس آن را داشته ایم که فیلم ها را ببینیم، آن هم فقط فیلم های داستانی را. چرا که نمی توانستیم در تمامی سانس ها به دلایلی از جمله هزینه، نبود صندلی و یا تداخل باکسی، حضور داشته باشیم. بنابراین در ارزشیابی آن فیلم های ندیده علامت (-) گذاشته خواهد شد که حقی از شخص یا گروهی سلب نشود.
قبل از شروع جشنواره سی و ششم، بمحض رویت لیست اسامی هیات انتخاب، فاتحه جشنواره پیشاپیش خوانده شد. بیشتر افرادی که در این لیست معرفی شده بودند، فاقد سواد، دانش و اخلاق حرفهای مکفی، جهت داوری ها بوده اند ولی فاقد رانت و رابطه با مسئولین انجمن چه؟ خیر، نبوده اند. ساختار انجمن سینمای جوانان ایران به معنای واقعی کلمه «ساختاری رانتی» است. ساختاری که رابطه و نزدیک بودن به مسئولین آن (به خصوص در معاونت تولید) در پیشبرد اهداف فیلمسازان و نیز خط و مشی جشنواره های آن (اصلی و منطقه ای) موثر بوده است. ساختاری که رانتپرور و رانتگراست.
چگونه ممکن است، در میان هشت عضوء هیات انتخاب، شخصی وجود داشته باشد که در جشنواره ی سی و پنجم انجمن سینمای جوانان ایران در سال 1397 حتی برای حضور در اکران فیلم خود به دلیل مشغله کاری حضور نداشته باشد؟ (در سال های گذشته تر از آن را نیز خبر نداشته که باز هم بعید می دانیم بطور کامل و یا جزئی حضور داشته باشد) که این امر باعث ندیدن فیلم های آن سال و امکان بروز خطا در پروسه انتخاب فیلم های سال بعد (یعنی امسال) شود؟ ممکن است شخصی از دوستان(!) در جواب این سوال اینگونه پاسخ بدهد که فیلمهای سال پیش را به دست آن شخص رسانده ایم تا از دایره و مدیوم حاکم فیلم کوتاه در سال های پیشین عقب نمانده و به درستی داوری و یا انتخاب کند. حال به شما می گوییم که در فیلم های امسال جشنواره، فیلمی دقیقا با موضوع و ساختار فیلم شناخته شده و پر هزینهای از سال پیش حضور داشته است. آیا اگر سیستم غیر رانتی حاکم بود این فرد انتخاب می شد؟ چگونه ممکن است، در میان ده عضوء هیات انتخاب، شخصی وجود داشته باشد که نه تنها کوچکترین افتخاری در حوزه فیلم کوتاه نداشته، بلکه صرفا به دلیل ریاست انجمن فلانجا و رابطه ی نزدیک با فلان آقا (!)، با تدوین فیلم های کوتاه سخیف، سطح پایین و فاجعهای مورد تمسخر حضار در سالن نمایش فیلم های جشنواره منطقه ای مشکین شهر سال 1397واقع شد. نتیجه حضور آن شخص در هیات وزین انتخاب، ورود و انتخاب شدن تعداد بالایی از فیلم ها بود که تنها به دلیل هم استانی بودن با شخص فوق الذکر، جشنواره را مزین کرده بودند. فیلم هایی مشمئز کننده و به دور از مدیوم کوتاه که تنها شیرینی تلخی در بین فیلم های انتلکت نمای سانس ها، بر لبان حضار می نشاند. براستی اگر سیستم غیر رانتی حاکم بود این فرد انتخاب می شد؟ به همین دلایل، باور کنید ما از دیدن فیلم ها شگرفزده نشدیم! زیرا پیشاپیش فاتحه آن را خوانده بودیم.
تحلیل ساختاری انجمن و ساختار جشنواره اش
بسیاری (اگر نگوییم تمامی آنها) از دوستان فیلمساز، حاضرین عادی حاضر در جشنواره و نیز منتقدین در این چند روز، از سطح نازل فیلم های جشنواره شکوه می کردند. اما آیا مشکل اصلی، فیلم ها و نگاه فیلمسازان به فیلمسازی بوده است؟ (که البته این معضل در مقاله ای دیگر قابل تحلیل و بررسی است) بطور خلاصه می توان مشکلات اصلی را این چنین دسته بندی نمود: الف) نگاه انجمنی به جشنواره فیلم کوتاه تهران ب) عدم تحلیل و کشف توان فیلمسازی در ایران ج) عدم وجود پلن و استراتژی در برگزاری جشنواره و د) متغییر بودن هیات انتخاب و یا داوری و نگاه رانتی در گزینششان.
الف) نگاه انجمنی به جشنواره فیلم کوتاه تهران
در شروع انجمن بود و دیگر هیچ! انجمن سینمای جوانان ایران در شروع فعالیت خود، واحد بود و رقیبی در کنار خود نمی دید. از طرفی با پرورش نیروهای جوان فیلمساز و راه اندازی جشنوارهای «داخلی»، خاستگاهی به منظور نمایش و تهیج حس رقابت در بین اعضای خود و فیلم های تولید داخلیاش، پدید آورد. با شروع فعالیت جشنوارههایی در موازات آن، انجمن نیز با تغییری استراتژیک، لفظ «ملی» را به خود الحاق و بسط پیدا کرد. اما در ذات «داخلی» باقی ماند. این نگاه داخلی، این انتظار را در بین مسئولین برگزاری جشنواره و همچنین فیلمسازها پدید آورد که فیلم های تولید داخلی انجمن ارزش بیشتری از سایر فیلم های مستقل داشته و دارند.
نتیجه این نگاه دو اتفاق نامبارک بود. اول آنکه فیلم سازهای مستقل تنها به دلیل به وجود آوردن شانسی بیشتر به منظور حضور در جشنوارهی سالیانه فیلم کوتاه تهران، پس از تولید فیلم شان، با هماهنگی بعضا (!) لفظی و شفایی، بدون انتظار برگشت مالی، با ریاست انجمن مرکزی و یا شهرستان ها به توافق رسیده، و با حک نام انجمن با عنوانی تکراری و مضحک: «تولید شده در انجمن سینمای جوانان ایران»، تلاش می کردند به هر قیمتی در این فستیوال «مد لباس و مو» حضور بهم آورند. اتفاق دوم؛ پیشرفت روز افزون و رشد تصاعدی تولیدات مستقل بود. با ورود مسئولین رانتساز در انجمن و حلقه های فاسد تولیدات فیلمی در دوربرشان، فیلمسازها از انجمن دورتر و دورتر شدند. (بطوریکه آمار امسال به این شکل اعلام شد: 13 تولیدات انجمن و 12 تولیدات مستقل) این استقلال ساخت و ساز، باعث شد شکافی عمیق در حجم تولیدات داخلی و مستقل پدید بیاید بطوری که حیثیت و آبروی انجمن در آیینه ای از حقیقت، از دست رفته تلقی می شد.
بنابراین راهکار، «متعادل سازی» در حد قابل قبول و یا در کمینه در سر لوحه اقدامات قرار گرفت. یعنی انجمن به دلیل لفظ «ملی» که به اجبار یدک می کشید، نمی توانست از ورود فیلم های مستقل جلوگیری کند، و از طرفی نمی توانست فیلم های تولید داخلی خود را به دلیل ضعیف بودن محتوایی و کیفیت در ساخت (که این خود از ساختار آموزشی اشتباه و عدم اعتماد در واگذاری تجهیزات و هزینه به هنرجویان است) نادیده بگیرد چرا که مورد مزمت مسئولین بالاسری قرار گرفته و توجیه پول هایی که سازمان سینمایی بابت آموزش هنرجویان نگون بخت انجمنی در اختیار انجمن سینمای جوانان ایران قرار می گرفت، غیر قابل تحلیل و پاسخگویی بود. این چنین، راهکار در متعادل سازی ورودی در نظر گرفته شد. به عبارتی از یکسو انجمن، هیات انتخاب را مجبور به پذیرش فیلم های سطح پایین انجمنی می کند و از طرفی نمی تواند مانع از ورود فیلم های با کیفیت مستقل شود چرا باز هم از سویی دیگر اعتبارش مورد تهدید قرار می گیرد.
البته در این سال ها، انجمن با تدبیری زیرکانه و رندانه که از تفکری سودجویانه و کثیف نشات می گیرد، پروسه خرید فیلم ها را در قالب هایی مختلف راه اندازی کرده است که در آخرین آنها این خرید ها از طریق «پیچینگ» صورت می گیرد. با این رویکرد، انجمن دستی در دامان مستقل سازانی انداخته که بعضا هیچ ارتباطی با انجمن نداشته و در واقع انجمنی نیستند. با خرید این فیلم از این فیلمسازها، هم سطح کیفی تولیدات داخلی انجمن با لیبل «تهیه شده در انجمن سینمای جوانان ایران» افزایش پیدا کرده و هم دایره ی دوستان رانتی خارج از انجمن به انجمن، بزرگتر می شود چرا که قانونی و حقوقی است. قانونی از خود، برای خود.
ب) عدم تحلیل و کشف توان فیلمسازی در ایران
با توجه به توضیحات بند (الف) جشنواره ناگزیر به افزایش تعداد فیلم های ورودی است. اما آیا واقعا نیازی به 140 فیلم در «بخش مسابقه» است؟ با توضیحات بند (الف) به فرض محال، اگر بپذیریم که منطقی پشت «متعادل سازی» ورودی ها است (که از نظر حقیر این امر توجیه به شمار می رود) آیا نمی توان با تحلیلی بر توان فیلمسازی کشور و بنه ی حاکم بر آن، مانند فستیوال های A+ (اسکاری) و A (قدمت بالای 20 سال) با تقسیم بندی منطقی، فیلم ها را در دو گروه Main-Competition و None-Competition قرار داد؟ گروهی از فیلم هایی که از استانداردهای کیفی و محتوایی مناسب در کلاس جهانی را دارند در «بخش اصلی» و گروه دیگر از فیلم هایی که انجمن مایل (مجبور!) به حضور آنها است، که قاعدتا تعداد بیشتری را شامل می شود در «بخش غیر رقابتی». این تقسیم بندی ابتدایی که حتی در اولین دوره ی فستیوال های درجه ی Z کشورهای عقب افتاده نیز وجود دارد، چنان سخت نیست، باور کنید!
ج) عدم وجود پلن و استراتژی در برگزاری جشنواره
اعضای اصلی سیاستگذاری و برگزارکنندگان جشنواره و یا ایدئولوگ های (بابت استفاده از این کلمه ی سنگین به این دوستان از شما عذرخواهی می کنم) جشنواره تهران، شش ماه قبل از برگزاری جشنواره، جلسات خود را در خصوص سیاست های جشنواره بعدی و برنامه ریزی های آن شروع می کنند. براستی مضحک تر از این عبارت جایی شنیده اید؟ شش ماه زودتر دقیقا چه کاری انجام می دهید که نتیجه اش این فاجعه ملی می شود؟ امکان دارد که صورتجلسه و یا گزارشی از جلسات را منتشر کرده تا همگان از این تدبیر عالی و حساب شده تان آموزش دیده و لذت آن را ببرند؟ براستی حق الجلسه چه کارهایی که نمی کند؟ «به نقل از دوستی که در محل اداری فستیوال معتبری در آلمان، جهت بازدید عزیمت کرده بود شنیدهام که این چنین دیده خود را به زبان آورد: یک اتاق، یک خانم و یک میز!» این پول ها که در جیبتان قرار می گیرد، مالیاتی است که از جیب ما تامین میشود، کمی انصاف داشته باشید ایدئولوگ های عزیز!
د) متغیر بودن هیات انتخاب و یا داوری و نگاه رانتی در گزینششان
خط و مشی سیاست گذاری جشنواره های بزرگ A+ می تواند الگوی مناسب جهت نظم فستیوال فیلم کوتاه تهران شود. به عبارتی تثبیت و ماندگاری هیات انتخاب با تدوین ساختاری بلند مدت می تواند راه گشا باشد. حال چنین است که چند ماه قبل از پذیرش فیلم ها باید منتظر نگاهِ تمی در خصوص جشنواره ماند که آیا فیلم های ارزشی پذیرش می شود؟ آیا نگاه رادیکال خریداری دارد؟ فرم چه؟ با خطوط قرمز می توان بازی کرد؟ و غیره. یک سال، فیلمی به دلیل نگاه اجتماعی خاص خود رد شده و سالی بعد، فیلمی دیگر دقیقا با همان موضوع و روایت فیلم رد شده سال پیش، پذیرش می شود. تا کی باید شاهد قربانی شدن فیلمسازانی بود که صرفا به دلیل نگاه های سلیقه ای و مقطعی به سیاست گذاری های جشنواره از صحنه های فیلمسازی ناامید و محو می شوند؟ با ثبات هیات انتخاب، جشنواره دارای نگاه خاص خود شده و شناخته می شود. حتی می توان باز هم با همان نگاه «متعال سازی» دسته بندی های محتوایی یکسانی را در مدت زمان طولانی بعنوان مثال دسته های «آزاد» و «ارزشی» مشخص کرد که فیلمسازان منتظر بیانیه سالیانه ی قبل از برگزاری جشنواره نمانده، تا پس از آن تصمیم به ساخت و یا حضور در جشنواره بگیرند. از سوی دیگر، می توان این چنین تحلیل کرد که آن نگاه رانتی در انجمن با هدف گذاری متعالی سالیانه در نظر دارد که با انتخاب افراد متفاوت، دامنه ی دوستان رانتی را حفظ کرده تا موجب دل آزرده شدنشان نگردند. سفره ای پهن است، شما هم بفرمائید!