به گزارش «درگاه فیلم ایران» و به نقل از «کرگدن» فیلم های جشنواره سی و هشتم فجر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. / گروه نقد فیلم «کرگدن» را در اینستاگرام دنبال کنید (کلیک کنید)
دانلود مجلهی الکترونیکی سری پنجم تحلیل فیلم های فجر (کلیک کنید)
وقتی مستند داستان نمیشود
نگاهی به موجود «آبادان یازده 60»
بعضی از سوژهها بدلیل نزدیک بودن به مدیوم مستند، یا باید مستند (انواع گونههایش) ساخته شوند و یا فیلمنامهنویس از آن سوژه – که اکثرا حادثهای است – برداشت آزاد (الهام) کرده و با تزریق رگههای تخیل به آن (Fiction) داستانیاش کند. در غیر این صورت میشود: «آبادان 11 60» که تا دقیقه 80 هیچ درامی در آن اتفاق نیوفتاده و صرفا مستندوار چند روز ابتدایی اشغال خرمشهر به تصویر در میآید. نمونهی بسیار موفق این چنین فیلمهایی «ایستاده در غبار» است که کارگردان با آگاهی نسبت به این دو مدیوم، نه مستند صِرف را به تصویر کشید و نه داستانی آن را. بلکه DocuDrama (هر چند که به زعم بسیاری فیلم داستانی است) را انتخاب و به بهترین نحو مخاطب را پایبند خود ساخت. «آبادان 11 60» با فیلمبرداری و نورپردازی استاندارد، بازیهای خوب و همچنین کارگردانی نسبتا بینقص، حرفهایی نیز برای گفتن داشته ولی بدلیل ضعف در دراماتیزه کردن داستان – که قاعدتا اولین و مهمترین عنصر هر فیلمی خواهد بود - مخاطب را پس زده و به شدت خستهاش میکند.
گزارش جنگی
نوشته ای در خصوص فیلم «آبادان یازده 60»
یکی از آثار ضعیف جشنواره. مشکل اصلی فیلم نبود درام مرکزی قوی و محکم است. قصه فیلم، تازه در یک ربع پایانی فیلم شروع می شود. یک گزارش جنگی که می توانست در قالب یک مقاله چند صفحه ای ارائه شود. فیلمی که نه تنها سینما بلکه تلویزیونی هم نیست و از همان ابتدا با آن حجم از موسیقی روی اعصاب تماشاگر می رود. اگر زن داستان را از فیلم حذف کنیم، هیچ آسیبی به به ساختار فیلمنامه وارد نمی شود. همچنین بازی بد علیرضا کمالی که به شخصیت پردازی (؟) او در فیلمنامه مربوط می شود، حسن معجونی نچسب با آن میمیک و لهجه لوس، نادر سلیمانی کپی پِیست شده از «لاتاری» محمد حسین مهدویان، از عناصر تلف شده و کلیشه ای دیگر فیلم می باشند. آبادان یازده 60، فیلمی است که درام فیلم های آرشیوی جنگی اش بسیار موثرتر و درگیر کننده تراست؛ نسبت به درام اصلی.
مشکل از کیمیایی نیست!
متنی در خصوص آخرین ساختهی «مسعود کیمیایی»: خون شد
«مسعود کیمیایی» نه، هر کارگردان دیگری میتواند هر چه را که دلش میخواهد بسازد، به هیچ کس کوچکترین ارتباطی ندارد ولی سوال اصلی اینجاست که هیات انتخاب دقیقا با چه شاخصهایی فیلمها را وارد بخش مسابقه کرده است؟ بهتر است سوالم را کمی تغییر دهم؛ هیات انتخاب با چه نیتی فیلم ها را ورود می دهد؟ آیا میخواهد با ورود موجودی چون «خون شد» و موجودات دیگر که اصلا دست کمی از «خون شد» ندارند، اعتبار خودش را زیر سوال ببرد؟ آیا میخواهد آّبروی کارگردانان این موجودات را خدشهدار کند؟ آیا هدفگذاریای در مسیر نابودی و بد نامی جشنواره فجر دارد؟ آیا از ورود این فیلمها به فجر پولی پشت پرده گرفته است؟ آیا از نامی چون «کیمیایی» ترسیده است؟ و ... بله؛ نمیتوان به این سوالات جوابی قطعی داد. اما یک چیز مسلم است و آن این است که هیات انتخاب بیسواد، نادان و ابله نیست و با آگاهی دست به این انتخاب ها زده است. بنابراین در پشت پرده قطعا نیتی سو وجود داشته است. بدون شک.